ابهام در رابطهها؛ ۱۷ هشدار جدی که نباید نادیده گرفت
روابط انسانی، چه عاطفی، چه خانوادگی و چه دوستانه، نیازمند شفافیت و وضوح هستند. ابهام و پنهانکاری میتواند به مرور زمان آسیبهای جدی به این روابط وارد کند. در این مقاله به بررسی 17 نکته درباره خطرات ابهام در روابط میپردازیم: ابهام به این معنی است که طرفین رابطه به طور کامل از احساسات، خواستهها، نیازها و انتظارات یکدیگر آگاه نیستند. این ناآگاهی زمینهساز سوءتفاهم، دلخوری و فروپاشی رابطه میشود.
- ✳️
ایجاد سوءتفاهم:
وقتی منظور و نیت طرف مقابل مشخص نیست، به راحتی میتوان دچار سوءتفاهم شد و برداشتهای اشتباه کرد. - ✳️
افزایش اضطراب:
ابهام، حس عدم اطمینان را در فرد تقویت میکند و باعث افزایش اضطراب و نگرانی میشود. - ✳️
کاهش اعتماد:
پنهانکاری و عدم شفافیت، اعتماد را از بین میبرد و فرد احساس میکند که طرف مقابل چیزی را از او مخفی میکند. - ✳️
ایجاد حس ناامنی:
فرد در رابطهای که ابهام وجود دارد، احساس ناامنی میکند و نمیداند که در چه جایگاهی قرار دارد. - ✳️
سرکوب احساسات:
ابهام باعث میشود که فرد نتواند احساسات واقعی خود را بیان کند و مجبور به سرکوب آنها شود. - ✳️
ایجاد فاصله عاطفی:
وقتی ارتباط شفاف و با صداقتای وجود ندارد، به مرور زمان فاصله عاطفی بین افراد ایجاد میشود. - ✳️
مشکل در حل مسائل:
در یک رابطه مبهم، حل مسائل و اختلافات بسیار دشوارتر خواهد بود، زیرا طرفین نمیدانند که مشکل اصلی چیست. - ✳️
کاهش صمیمیت:
ابهام، صمیمیت و نزدیکی را در رابطه از بین میبرد و باعث میشود که افراد احساس تنهایی کنند. - ✳️
فرسودگی عاطفی:
تلاش برای رمزگشایی رفتارهای مبهم طرف مقابل، فرد را دچار فرسودگی عاطفی میکند. - ✳️
تضعیف سلامت روان:
زندگی در یک رابطه مبهم میتواند تاثیر منفی بر سلامت روان فرد داشته باشد و منجر به افسردگی و اضطراب شود. - ✳️
جلوگیری از رشد فردی:
وقتی فرد نمیداند در چه وضعیتی قرار دارد، نمیتواند برای آینده برنامهریزی کند و رشد فردی او متوقف میشود. - ✳️
ایجاد رقابت ناسالم:
در روابط مبهم، افراد ممکن است به رقابت ناسالم روی بیاورند تا توجه و محبت طرف مقابل را جلب کنند. - ✳️
تحریک حسادت:
عدم شفافیت میتواند حسادت را در رابطه تحریک کند و باعث ایجاد مشکلات بیشتر شود. - ✳️
پرورش تصورات اشتباه:
وقتی اطلاعات کافی وجود ندارد، ذهن شروع به پر کردن فضاها با تصورات اشتباه میکند. - ✳️
مانع از ابراز نیازها:
فرد به دلیل ترس از واکنش طرف مقابل، نمیتواند نیازهای خود را به درستی بیان کند. - ✳️
ایجاد توقعات غیرواقعی:
ابهام میتواند باعث ایجاد توقعات غیرواقعی در رابطه شود که برآورده کردن آنها غیرممکن است. - ✳️
مانع از حل تعارضات:
حل تعارضات نیاز به شناخت دقیق دیدگاه طرف مقابل دارد، در حالی که ابهام این شناخت را غیرممکن میکند.
ابهام، مانند سمی آرام، به تدریج بنیانهای یک رابطه را سست میکند و آن را به سمت نابودی میکشاند. پس، تلاش برای ایجاد شفافیت و وضوح در روابط، گامی اساسی در جهت حفظ و تقویت آنهاست. با بیان واضح انتظارات، احساسات و نیازها، میتوان از بسیاری از مشکلات و سوءتفاهمها جلوگیری کرد و رابطهای سالم و پایدار بنا کرد. یادمان باشد که صداقت و شفافیت، کلید موفقیت هر رابطهای هستند.
1. ایجاد سوء تفاهمهای مکرر
ابهام در رابطه، بستر مناسبی برای سوء تفاهمهای پی در پی است.وقتی انتظارات، احساسات و اهداف به روشنی بیان نمیشوند، هر یک از طرفین ممکن است برداشتهای متفاوتی داشته باشند که منجر به اختلاف و درگیری میشود.این سوء تفاهمها میتوانند به مرور زمان انباشته شده و باعث ایجاد رنجش و نارضایتی در رابطه شوند.تصور کنید یک طرف رابطه انتظار دارد طرف مقابل به طور خودکار نیازهایش را درک کند.عدم بیان صریح این نیازها، قطعا موجب نارضایتی و سوء تفاهم خواهد شد.در چنین شرایطی، بهتر است به جای انتظار، به صراحت و با لحنی محترمانه، نیازها و انتظارات خود را بیان کنیم.
این کار نه تنها از بروز سوء تفاهم جلوگیری میکند، بلکه به طرف مقابل نیز کمک میکند تا به درستی درک کند که چه چیزی برای شما مهم است.
در ضمن، باید پس از بیان انتظارات، به طرف مقابل فرصت دهیم تا نظرات و احساسات خود را نیز بیان کند.این تبادل نظر، به ایجاد تفاهم و همدلی بیشتر در رابطه کمک خواهد کرد.

2. فرسایش اعتماد
عدم شفافیت و ابهام میتواند به مرور زمان اعتماد بین افراد را از بین ببرد.وقتی طرفین به درستی از نیات و احساسات یکدیگر آگاه نیستند، احساس ناامنی و تردید در رابطه حاکم میشود.این احساس ناامنی میتواند منجر به شک و بدبینی شده و به اعتماد خدشه وارد کند.فرض کنید فردی در رابطه خود، رفتارهای مبهمی از خود نشان میدهد و توضیحی در مورد آنها ارائه نمیدهد.این ابهام، باعث ایجاد شک و تردید در طرف مقابل میشود.به مرور زمان، این شک و تردید میتواند به عدم اعتماد کامل منجر شود و رابطه را در معرض خطر قرار دهد.
برای جلوگیری از فرسایش اعتماد، ضروری است که در رابطه خود صادق و شفاف باشید و از رفتارهای مبهم و غیرقابل توضیح خودداری کنید.
در ضمن، باید به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و به او این اطمینان را بدهید که به او اعتماد دارید.اعتماد، سنگ بنای هر رابطه سالمی است و حفظ آن، نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است.
3. افزایش استرس و اضطراب
زندگی در یک رابطه مبهم و نامشخص، میتواند منبع بزرگی از استرس و اضطراب باشد.عدم اطلاع از وضعیت رابطه، اهداف و انتظارات طرف مقابل، باعث ایجاد نگرانی و ناامنی در فرد میشود.این استرس و اضطراب میتواند بر سلامت روان و جسم فرد تاثیر منفی بگذارد.مثلا فردی که در رابطه عاطفی خود نمیداند که آیا طرف مقابل قصد جدی دارد یا خیر، به طور مداوم در حال نگرانی و اضطراب خواهد بود.این نگرانی میتواند منجر به بیخوابی، کاهش اشتها، و سایر مشکلات جسمی و روحی شود.برای کاهش استرس و اضطراب ناشی از ابهام در رابطه، لازم است که با طرف مقابل خود صحبت کرده و در مورد وضعیت رابطه، اهداف و انتظارات خود به صراحت گفتگو کنید.
این گفتگو میتواند به رفع ابهامات و ایجاد اطمینان در رابطه کمک کند.
در صورت ادامه یافتن استرس و اضطراب، مراجعه به یک متخصص روانشناس میتواند مفید باشد.
4. کاهش صمیمیت
ابهام در رابطه، مانعی جدی برای ایجاد و حفظ صمیمیت است.وقتی افراد از احساسات، افکار و نیازهای یکدیگر آگاه نیستند، نمیتوانند ارتباط عمیق و صمیمی برقرار کنند.صمیمیت، نیازمند شفافیت، صداقت و اعتماد است که در یک فضای مبهم و نامشخص به سختی به دست میآید.تصور کنید دو دوست صمیمی به دلیل یک سوء تفاهم، از یکدیگر ناراحت هستند اما هیچکدام حاضر به صحبت در این مورد نیستند.این سکوت و ابهام، باعث دوری و کاهش صمیمیت بین آنها میشود.برای افزایش صمیمیت در رابطه، لازم است که با طرف مقابل خود صادق و شفاف باشید و احساسات، افکار و نیازهای خود را با او در میان بگذارید.
در ضمن، باید به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و سعی کنید او را به درستی درک کنید.
صمیمیت، نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است و با ایجاد یک فضای امن و صمیمی، میتوان به تقویت این عنصر مهم در رابطه کمک کرد.
5. افزایش احتمال درگیری و مشاجره
وقتی انتظارات و مرزها به درستی مشخص نشده باشند، احتمال بروز درگیری و مشاجره در رابطه افزایش مییابد.طرفین ممکن است بدون آگاهی از حدود و انتظارات یکدیگر، رفتارهایی انجام دهند که منجر به نارضایتی و اختلاف شود.این درگیریها میتوانند به مرور زمان شدت یافته و رابطه را تخریب کنند.مثلا اگر در یک رابطه کاری، وظایف و مسئولیتهای هر فرد به طور واضح مشخص نشده باشد، احتمال بروز اختلاف و درگیری بین همکاران افزایش مییابد.برای کاهش احتمال درگیری و مشاجره، لازم است که در ابتدای رابطه، انتظارات و مرزهای خود را به طور واضح مشخص کنید.
در ضمن، باید در طول رابطه، به طور منظم در مورد این موارد صحبت کرده و در صورت نیاز، آنها را بازبینی کنید.
در صورت بروز درگیری، سعی کنید با آرامش و احترام به یکدیگر، به دنبال حل مسئله باشید و از پرخاشگری و توهین خودداری کنید.
6. احساس نادیده گرفته شدن
ابهام در رابطه میتواند باعث شود که فرد احساس کند نادیده گرفته شده و ارزشهای او نادیده گرفته شده است.وقتی نیازها و احساسات فرد به درستی درک و پاسخ داده نمیشود، احساس بیاهمیتی و نادیده گرفته شدن در او تقویت میشود.این احساس میتواند منجر به کاهش اعتماد به نفس و نارضایتی از رابطه شود.فرض کنید فردی در رابطه خود به طور مداوم نیازهای خود را بیان میکند، اما طرف مقابل به آنها توجهی نمیکند.این بیتوجهی، باعث میشود که فرد احساس کند نادیده گرفته شده و ارزشهای او نادیده گرفته شده است.
برای جلوگیری از این احساس، لازم است که به نیازها و احساسات طرف مقابل خود توجه کنید و به آنها پاسخ مناسب دهید.
در ضمن، باید به طرف مقابل خود نشان دهید که برای او ارزش قائل هستید و به نظرات و ایدههای او احترام میگذارید.با نشان دادن توجه و احترام، میتوانید احساس ارزشمندی و اهمیت را در طرف مقابل خود تقویت کنید.
7. ایجاد حس بیثباتی در رابطه
مثلا اگر دو نفر در یک رابطه عاطفی هستند اما در مورد آینده رابطه و تعهدات خود صحبتی نکردهاند، هر دو طرف ممکن است احساس بیثباتی و ناامنی کنند. برای ایجاد حس ثبات در رابطه، لازم است که در مورد آینده رابطه، اهداف و تعهدات خود به صراحت صحبت کنید. در ضمن، باید به طرف مقابل خود نشان دهید که به رابطه متعهد هستید و برای حفظ و تقویت آن تلاش میکنید. با ایجاد حس ثبات و امنیت، میتوانید به طرف مقابل خود این اطمینان را بدهید که میتواند به شما اعتماد کند و در رابطه با شما احساس آرامش داشته باشد. برنامه ریزی برای آینده مشترک و تعیین اهداف بلند مدت، به تحکیم حس ثبات کمک می کند.
8. ایجاد سد در برابر رشد فردی و مشترک
ابهام در رابطه میتواند مانع از رشد فردی و مشترک طرفین شود.وقتی افراد نمیدانند که در چه جایگاهی در رابطه قرار دارند و چه انتظاراتی از آنها میرود، نمیتوانند به درستی برای بهبود خود و رابطه تلاش کنند.این موضوع میتواند منجر به رکود و فرسودگی در رابطه شود.فرض کنید در یک رابطه دوستانه، یکی از طرفین همیشه نقش حامی و پشتیبان را ایفا میکند و دیگری فقط گیرنده است.این عدم تعادل و ابهام در نقشها، میتواند مانع از رشد هر دو طرف شود.برای ایجاد فضایی برای رشد فردی و مشترک، لازم است که در مورد نقشها و مسئولیتهای خود در رابطه به صراحت صحبت کنید.
در ضمن، باید از یکدیگر حمایت کنید و به یکدیگر انگیزه دهید تا به اهداف خود برسید.
با ایجاد فضایی برای رشد و پیشرفت، میتوانید رابطه خود را پویا و پربار نگه دارید.تشویق یکدیگر برای یادگیری مهارت های جدید و دنبال کردن علایق شخصی، به رشد فردی و مشترک کمک می کند.
9. افزایش احتمال خیانت (عاطفی یا فیزیکی)
در روابطی که نیازها و انتظارات به درستی برآورده نمیشوند و ابهام وجود دارد، احتمال خیانت عاطفی یا فیزیکی افزایش مییابد.فرد ممکن است به دنبال برآورده کردن نیازهای خود در خارج از رابطه باشد.این موضوع میتواند ضربه بزرگی به رابطه وارد کند و اعتماد را از بین ببرد.مثلا اگر در یک رابطه زناشویی، نیازهای عاطفی یکی از طرفین به درستی برآورده نشود، ممکن است به دنبال یافتن صمیمیت و توجه در خارج از رابطه باشد.برای کاهش احتمال خیانت، لازم است که به نیازهای یکدیگر توجه کنید و سعی کنید آنها را در داخل رابطه برآورده کنید.
در ضمن، باید در مورد مسائل و مشکلاتی که در رابطه وجود دارد، با یکدیگر صحبت کنید و به دنبال راه حل باشید.
با ایجاد یک رابطه صمیمی و رضایتبخش، میتوانید احتمال خیانت را به حداقل برسانید.ارتباط باز و با صداقت و ابراز محبت و قدردانی، از ارکان اصلی حفظ تعهد و جلوگیری از خیانت است.
10. احساس تنهایی در رابطه
حتی در یک رابطه نزدیک، ابهام میتواند باعث شود فرد احساس تنهایی کند.وقتی افراد نمیتوانند با یکدیگر ارتباط عمیق برقرار کنند و احساس میکنند که درک نمیشوند، احساس تنهایی و انزوا در آنها تقویت میشود.این احساس میتواند بسیار دردناک و آسیبزا باشد.فرض کنید دو نفر در یک رابطه هستند اما هیچگاه در مورد احساسات و افکار عمیق خود با یکدیگر صحبت نمیکنند.این عدم ارتباط صمیمانه، باعث میشود که هر دو طرف احساس تنهایی کنند.برای غلبه بر احساس تنهایی در رابطه، لازم است که با طرف مقابل خود صادق و شفاف باشید و احساسات و افکار خود را با او در میان بگذارید.
در ضمن، باید به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و سعی کنید او را به درستی درک کنید.
با ایجاد یک ارتباط صمیمی و معنادار، میتوانید احساس تنهایی را از بین ببرید و رابطه خود را عمیقتر کنید.صرف وقت با کیفیت با یکدیگر و انجام فعالیت هایی که از آن لذت می برید، به تقویت حس با هم بودن و کاهش تنهایی کمک می کند.
11. مشکل در تصمیمگیریهای مشترک
وقتی اهداف و ارزشها به روشنی مشخص نشده باشند، تصمیمگیریهای مشترک دشوار و طاقتفرسا میشود.طرفین ممکن است در مورد مسائل مختلف به توافق نرسند و تصمیمگیریها به تاخیر بیفتد یا به صورت یک طرفه انجام شود.این موضوع میتواند منجر به نارضایتی و احساس بیعدالتی در رابطه شود.مثلا اگر یک زوج در مورد مسائل مالی اختلاف نظر داشته باشند و اهداف مالی خود را به روشنی مشخص نکرده باشند، تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری یا خرید خانه برای آنها دشوار خواهد بود.برای تسهیل تصمیمگیریهای مشترک، لازم است که اهداف و ارزشهای خود را به روشنی مشخص کنید و در مورد آنها با طرف مقابل خود صحبت کنید.
در ضمن، باید به نظرات و ایدههای طرف مقابل احترام بگذارید و سعی کنید به یک توافق مشترک برسید.
با ایجاد یک فرآیند تصمیمگیری عادلانه و شفاف، میتوانید از بروز اختلاف و نارضایتی جلوگیری کنید.تعیین اولویت ها و بررسی جوانب مثبت و منفی هر گزینه، به تسهیل تصمیم گیری های مشترک کمک می کند.
12. ایجاد یک فضای غیر قابل پیشبینی
ابهام باعث میشود که رابطه غیر قابل پیشبینی شود و فرد نتواند به درستی برنامهریزی کند.این موضوع میتواند منجر به سردرگمی و احساس عدم کنترل بر زندگی شود.این مسئله میتواند باعث شود فرد احساس ناامنی و ناتوانی در برنامه ریزی برای آینده کند.فرض کنید در یک رابطه کاری، مدیر به طور مداوم تصمیمات غیرمنتظرهای میگیرد و به کارکنان خود اطلاع نمیدهد.این عدم شفافیت، باعث میشود که کارکنان احساس سردرگمی و عدم کنترل بر شرایط کاری خود کنند.برای ایجاد یک فضای قابل پیشبینی، لازم است که در مورد تصمیمات و برنامههای خود به طرف مقابل خود اطلاع دهید.
در ضمن، باید به قولهایی که میدهید، عمل کنید و از رفتارهای غیرمنتظره خودداری کنید.
با ایجاد یک فضای قابل پیشبینی، میتوانید به طرف مقابل خود این اطمینان را بدهید که میتواند به شما اعتماد کند و روی شما حساب باز کند.شفافیت در مورد برنامه ها و اهداف، به ایجاد حس اطمینان و پیش بینی پذیری در رابطه کمک می کند.
13. سرکوب احساسات واقعی
ترس از واکنش طرف مقابل به احساسات واقعیمان، میتواند منجر به سرکوب احساسات و ابراز نکردن آنها شود.این موضوع میتواند به مرور زمان باعث ایجاد نارضایتی و خشم در فرد شود.این سرکوب احساسات، باعث می شود فرد احساس اصالت نکند.مثلا اگر فردی در رابطه خود احساس ناراحتی یا خشم کند اما به دلیل ترس از واکنش طرف مقابل، احساسات خود را ابراز نکند، به مرور زمان این ناراحتی و خشم انباشته شده و به رابطه آسیب میزند.برای جلوگیری از سرکوب احساسات، لازم است که با طرف مقابل خود در مورد احساسات خود صحبت کنید و به او بگویید که چه چیزی شما را آزار میدهد.
در ضمن، باید به طرف مقابل خود اجازه دهید تا احساسات خود را آزادانه بیان کند و به او نشان دهید که از او حمایت میکنید.
با ایجاد یک فضای امن و صمیمی، میتوانید به یکدیگر کمک کنید تا احساسات واقعی خود را بیان کنید و از سرکوب آنها جلوگیری کنید.تمرین پذیرش و ابراز احساسات، به بهبود سلامت روان و کیفیت روابط کمک می کند.
14. ایجاد روابط ناسالم
ابهام میتواند منجر به ایجاد روابط ناسالم و وابسته شود.در این نوع روابط، افراد به جای برقراری ارتباط سالم و متقابل، به دنبال کنترل و دستکاری یکدیگر هستند.این روابط معمولا با سوء استفاده عاطفی همراه است.فرض کنید در یک رابطه عاطفی، یکی از طرفین همیشه سعی میکند دیگری را کنترل کند و او را از ارتباط با دوستان و خانوادهاش منع میکند.این نوع رابطه، یک رابطه ناسالم و وابسته است.برای ایجاد روابط سالم، لازم است که به استقلال و آزادی یکدیگر احترام بگذارید و از کنترل و دستکاری یکدیگر خودداری کنید.
در ضمن، باید در مورد مرزهای خود به صراحت صحبت کنید و به آنها احترام بگذارید.
با ایجاد یک رابطه سالم و متقابل، میتوانید از سوء استفاده عاطفی جلوگیری کنید و یک رابطه رضایتبخش و پایدار ایجاد کنید.یادگیری مهارت های ارتباطی سالم و تعیین مرزها، به ایجاد روابط سالم کمک می کند.
15. جلوگیری از حل مسائل اساسی
ابهام میتواند مانع از شناسایی و حل مسائل اساسی در رابطه شود.وقتی افراد از صحبت کردن در مورد مسائل دشوار خودداری میکنند، این مسائل به مرور زمان انباشته شده و به مشکلات بزرگتری تبدیل میشوند.این امر میتواند به مرور زمان باعث تخریب رابطه شود.مثلا اگر یک زوج در مورد مسائل جنسی اختلاف نظر داشته باشند اما از صحبت کردن در این مورد خودداری کنند، این اختلاف میتواند به مرور زمان به یک مشکل بزرگتر تبدیل شود و رابطه آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
برای حل مسائل اساسی، لازم است که با طرف مقابل خود در مورد مسائل دشوار صحبت کنید و سعی کنید به یک راه حل مشترک برسید.
در ضمن، باید به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و سعی کنید او را به درستی درک کنید.
با حل مسائل اساسی، میتوانید رابطه خود را قویتر و پایدارتر کنید.مراجعه به یک متخصص زوج درمانگر، میتواند در شناسایی و حل مسائل اساسی رابطه کمک کننده باشد.
16. کاهش کیفیت زندگی
زندگی در یک رابطه مبهم و نامشخص، میتواند به شدت بر کیفیت زندگی فرد تاثیر منفی بگذارد.استرس، اضطراب، تنهایی، نارضایتی و عدم امنیت، همگی میتوانند باعث کاهش رضایت از زندگی و ایجاد احساس بدبختی شوند.کیفیت زندگی در همه ابعاد (شخصی، اجتماعی، کاری) میتواند تحت تاثیر قرار گیرد.فرض کنید فردی در رابطه خود احساس خوشحالی و رضایت نداشته باشد و به طور مداوم در حال نگرانی و اضطراب باشد.این وضعیت میتواند به مرور زمان باعث کاهش کیفیت زندگی او شود و او را از لذت بردن از زندگی باز دارد.برای بهبود کیفیت زندگی، لازم است که تلاش کنید تا رابطه خود را بهبود بخشید و از ایجاد ابهام و نامشخصی در رابطه خودداری کنید.
در ضمن، باید به سلامت روان و جسم خود توجه کنید و در صورت نیاز از کمک حرفهای استفاده کنید.
با ایجاد یک رابطه سالم و رضایتبخش، میتوانید کیفیت زندگی خود را به طور قابل توجهی بهبود بخشید.تمرکز بر خود مراقبتی و یافتن منابع حمایت، میتواند به بهبود کیفیت زندگی در شرایط دشوار کمک کند.
17. افزایش احتمال پایان رابطه
ابهام در رابطه میتواند به عنوان یک عامل اصلی در پایان رابطه عمل کند.وقتی مشکلات و نارضایتیها انباشته میشوند و هیچ تلاشی برای حل آنها صورت نمیگیرد، رابطه به تدریج فرسوده شده و احتمال جدایی افزایش مییابد.پایان دادن به یک رابطه مبهم، ممکن است بهترین گزینه برای حفظ سلامت روانی هر دو طرف باشد.مثلا اگر یک زوج در مورد مسائل مهمی مانند ازدواج، فرزندآوری یا مسائل مالی اختلاف نظر داشته باشند و از صحبت کردن در این مورد خودداری کنند، این اختلاف میتواند به مرور زمان باعث جدایی آنها شود.
برای جلوگیری از پایان رابطه، لازم است که از ایجاد ابهام و نامشخصی در رابطه خودداری کنید و در صورت بروز مشکلات، به دنبال حل آنها باشید.
در ضمن، باید به خواستهها و نیازهای طرف مقابل خود توجه کنید و سعی کنید به یک توافق مشترک برسید.با ایجاد یک رابطه سالم و رضایتبخش، میتوانید از پایان رابطه جلوگیری کنید و یک رابطه پایدار و طولانی مدت داشته باشید.گاهی اوقات، پذیرش اینکه رابطه به پایان رسیده است و حرکت رو به جلو، بهترین گزینه برای هر دو طرف است.







وای این پست خیلی به دل من نشست چون دقیقا چیزایی رو گفت که من توی رابطه ام تجربه کردم. یه مدت با دوست پسرم مدام به هم بد فهموندیم و اینقدر حرفهامون رو اشتباه میگرفتیم که دیگه نمی دونستیم اصلا داریم راجع به چی حرف می زنیم.
یادمه یه بار بهش گفتم امروز حال خوبی ندارم و اون فکر کرد از دستش ناراحتم. کلی استرس گرفت و منم بیشتر ناراحت شدم. اینطوری شد که دیگه حتی نمی تونستیم یه مکالمه ساده داشته باشیم بدون اینکه فکر کنیم داریم به هم توهین می کنیم.
اعتمادم بهش کم کم آب می رفت. هر بار یه سو تفاهم جدید پیش می اومد و من احساس می کردم انگار داره عمدا حرفام رو نمی فهمه. این حس خیلی بده که فکر کنی طرف مقابلت اصلا تلاش نمی کنه تو رو درک کنه.
استرس این وضعیت اونقدر زیاد بود که حتی موقع خواب هم ذهنم درگیر بود. مدام فکر می کردم فردا چی میشه و باز یه دعوای دیگه در راهه. انگار یه تاریکی همیشگی رو رابطه مون رو گرفته بود.
دیگه اون صمیمیت اول رو نداشتیم. قبلش کلی با هم می خندیدیم ولی بعدش حتی یه گفتگوی معمولی هم سخت شد. احساس تنهایی می کردم با اینکه کنارم بود.
یه روز فهمیدم این وضعیت داره جلوی رشد منو میگیره. به جای اینکه به درسام برسم مدام درگیر این بودم که چرا رابطه مون این شکلی شده. تصمیم گرفتم باهاش صادقانه حرف بزنم و اینطوری یه ذره راه حل پیدا کردیم.
البته هنوزم کامل درست نشده ولی حالا می دونیم که چطور بدون دعوا باهم صحبت کنیم. اگه زودتر این کار رو می کردیم شاید اینهمه استرس نمی گرفتیم. زندگی کردن توی یه رابطه ناپایدار واقعا عذابه.